-
۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۴:۱۸ ۰ نظر
ابو بصیر از ابو عبد اللَّه علیه السّلام روایت کند که فرمود: پدرم به جابر بن عبد اللَّه انصاری گفت: نیازی به تو دارم، چه وقت بر تو آسان است تا با تو خلوت کنم وآن را از تو درخواست نمایم؟
ترجمه کمال الدین ،ج 1،ص:570
جابر به او گفت: هر وقت که شما بخواهید، امام باقر علیه السّلام با او خلوت کرد و گفت: ای جابر! آن لوحی که در دست مادرم فاطمه زهرا دختر رسول خدا دیدی چه بود؟ و مادرم در باره
آنچه در آن نوشته بود چه فرمود؟ جابر گفت: خدا را گواه می گیرم که در زمان رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم برای تهنیت ولادت حسین علیه السّلام بر مادرتان فاطمه علیها السّلام وارد شدم و در دست ایشان لوح سبز رنگی را دیدم که پنداشتم از زمرّد است و در آن نوشته ای سپید و نورانی مانند نور آفتاب دیدم و گفتم: ای دختر رسول خدا! پدر و مادرم فدای شما باد! این لوح چیست؟ فرمود: این لوح را خدای تعالی به رسولش هدیه کرده است و در آن اسم پدر و شوهر و دو فرزندم و اسامی اوصیای از فرزندانم ثبت است، رسول خدا آن را به من عطا فرموده است تا بدان مسرور گردم.
جابر گوید: مادر شما آن را به من عطا فرمود و آن را خواندم و از روی آن استنساخ نمودم. پدرم امام محمّد باقر علیه السّلام فرمود: آیا می توانی آن را به من نشان بدهی؟
کتابت بنگر تا من آنرا برایت بخوانم.ترجمه کمال الدین ،ج 1،ص:571
جابر در کتابش نگریست و پدرم آن را برایش خواند و به خدا سوگند که حرفی اختلاف نداشت، جابر گفت: به خدا سوگند گواهی می دهم که در لوح چنین مکتوب بود:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ این کتابی است از جانب خدای عزیز حکیم، برای محمّد نور و سفیر و حجاب و دلیل او، آن را روح الامین از جانب ربّ العالمین فرو فرستاده است. ای محمّد! اسمهای مرا بزرگ شمار و نعمتهای مرا شکرگزار و آلاء مرا انکار مکن، من خدای یکتا هستم که هیچ معبودی جز من نیست، شکننده جبّاران و نابودکننده متکبّران و خوارکننده ستمگران و قاضی روز جزا، من خدای یکتا هستم که هیچ معبودی جز من نیست، هر که به غیر فضل من امیدوار باشد یا از غیر عدل من بترسد او را عذاب سختی کنم که هیچ یک از عالمیان را چنان عذابی نکرده باشم، پس مرا بپرست و بر من توکّل نما، من هیچ پیامبری را مبعوث نکردم جز آنکه وقتی ایّامش کامل و مدّتش سپری شد برای او وصیّ قرار دادم و من تو را بر انبیاء فضیلت دادم و وصیّ تو را افضل اوصیا ساختم و تو را به دو شبل و سبط پس از تو یعنی حسن و حسین گرامی داشتم، حسن را پس از انقضاء ایّام پدرش معدن علمم قرار دادم و حسین را خازن وحی خود ساختم
و شهادت را به او کرامت کرده و سعادت را ختم کار او گردانیدم، (1) او افضل و ارفع شهدا است و کلمه تامّه من با اوست و حجّت بالغه من نزد اوست، به واسطه عترت او ثواب می دهم و عقاب می کنم، اوّلین عترت او علیّ سیّد العابدین و زینت اولیای پیشین است و فرزند او که همنام جدّش محمود است یعنی محمّد که شکافنده علم من و معدن حکمتم می باشد، و بعد از آن شکّ کنندگان در جعفر هلاک خواهند شد و کسی که او را ردّ کند مانند کسی است که مرا ردّ کند این قول حقّ من است که مقام جعفر را گرامی دارم و او را در میان دوستان و شیعیان و یارانش شاد سازم، و بعد از او جوانش موسی را برگزیدم، زیرا رشته وصیّت من منقطع نشود و حجّتم مخفی نگردد و اولیایم هرگز بدبخت نشوند، هشدار که هر کس یکی از آنان را انکار کند، نعمتم را انکار کرده و هر که آیه ای از کتابم را تغییر دهد، بر من افترا بسته است، و وای بر کسانی که هنگام انقضاء مدّت بنده و دوست و برگزیده ام موسی افترا بسته، و انکار کنند که آن کس که امام هشتم را تکذیب کند همه اولیای مرا تکذیب کرده است، علیّ، ولیّ و ناصر من است کسی که اثقال نبوّت را به دوش او گذارم و او را به قدرت و شوکت بیازمایم. او را عفریت متکبّری خواهد کشت .
ترجمه کمال الدین ،ج 1،ص:573
و در شهری که ذو القرنین بنده صالح من بنا کرده و در کنار بدترین خلق من مدفون خواهدحجّت من بر خلایق است، بهشت را جایگاه او ساختم و شفاعتش را در باره هفتاد تن از خویشانش که همگی مستوجب آتش بودند پذیرفتم و سعادت او را به واسطه فرزندش علیّ که ولیّ و ناصر من است ختم می کنم، او شاهد در میان خلقم و امین بر وحیم می باشد و از صلب او داعی به سبیل و خازن علمم حسن را بیرون می آورم، سپس به خاطر رحمتی بر عالمیان سلسله اوصیاء را به وجود فرزندش تکمیل خواهم کرد، کسی که کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایّوب را داراست و دوستانم در زمان او خوار شده و سرهای آنان را هدیه می دهند همچنان که سرهای ترک و دیلم را اهداء می کنند آنان را می کشند و آتش می زنند و آنان خائف و مرعوب و ترسان باشند و زمین از خونشان رنگین شود و صدای فریاد و شیون از زنانشان برخیزد، آنان دوستان حقیقی من باشند و به واسطه آنها هر فتنه کور ظلمانی را برطرف سازم و شدائد و اهوال را زایل نمایم و بارهای گران و زنجیرها را از آنان بردارم، ایشان کسانی هستند که صلوات ورحمت پروردگار بر آنان است، و ایشان مهتدی واقعی هستند.
ترجمه کمال الدین ،ج 1،ص:574
۳۷ آشنا غریبه
آخرين عناوين
آرشيو
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۸)
- فروردين ۱۳۹۸ (۵)
- اسفند ۱۳۹۷ (۲)
- بهمن ۱۳۹۷ (۳)
- دی ۱۳۹۷ (۶)
- آذر ۱۳۹۷ (۳)
- آبان ۱۳۹۷ (۴)
- مهر ۱۳۹۷ (۱)
- مرداد ۱۳۹۷ (۱)
- فروردين ۱۳۹۷ (۱)
- اسفند ۱۳۹۶ (۳)
- بهمن ۱۳۹۶ (۴)